عاشقان
سرشکسته گذشتند،
شرمسارِ ترانههای بیهنگامِ خویش.
و کوچهها
بیزمزمه ماند و صدای پا.
سربازان
شکسته گذشتند،
خسته
بر اسبانِ تشریح،
و لَتّههای بیرنگِ غروری
نگونسار
بر نیزههایشان.
تو را چه سود
فخر به فلک برفروختن
هنگامی که
هر غبار راه لعنت شده نفرينت می کند؟
تو را چه سود از باغ و درخت
که با ياس ها
با داس سخن گفته ای.
آنجا که قدم بر نهاده باشی
گياه از رستن تن می زند
چرا که تو
تقوای خاک و آب را
هرگز باور نداشتی.
فغان! که سرگذشت ما
سرودِ بی اعتقاد سربازان تو بود
که از فتح قلعه ی روسپيان
باز می آمدند.
باش تا نفرين دوزخ از تو چه بسازد،
که مادران سياه پوش
داغداران زيباترين فرزندان آفتاب و باد
هنوز از سجاد ه ها
سر برنگرفته اند!
امروز ١٢بهمن، سالروز بازگشت خمينی جلاد به ایران است.
با سلام. این سروده در وصف خمینی نیست، تاریخ سرایش این شعر که از محموعه ترانه های کوچک غربت شاملوست 26 دی 1357 است، یعنی روز رفتن شاه از ایران. اما خود شاملو در شب شعری در آمریکا که نسخه صوتی اش موجود است وقتی می خواهد این شعر را بخواند می گوید :"البته این آخر بازی یک نفز نیست" و با این تعبیر می شود این شعر را آخر بازی همه دیکتاتورها دانست. اما این توضیح را صرفا به این جهت دادم که یکی از دوستان ادبیات دوستم هم چندی پیش می گفت این شعر سروده شده برای خمینی است که این یک اشتباه است.
پاسخحذفدوست عزیز، بر اساس تاریخ سروده شدن شعر(۲۶ دی ۵۷)، اين شعر در اصل در وصف محمد رضاى پهلوى بوده است. اما مسلم منصوری در مقاله ای(نگاه احمد شاملو به شعبده بازيهای رژيم و نمايش دوم خرداد)، که مصاحبه هایش با شاملو را شرح داده است، گفته است : شاملو در بيمارستان ايران مهر بستری بود، از او خواستم به خانه که آمد شعر "آخر بازی" را بخواند، برای ضبط در فيلم. گفت اين شعر در وصف خمينی است.
پاسخحذفhttp://www.nadersani.net/farsi-social2/moslem_mansouri_negahe_ahmad_shamloo.pdf